آمل در گذر زمان


در زمان باستان:

طبق تحقیقات باستان‌شناسی، استانهای ساحلی دریای خزر احتمالاً از 000‘75 سال پیش محل زیست انسان بوده است. در 1330ش کارلتون کون باستان‌شناس آمریکایی اسکلتهایی از انسان نئاندرتال را که ظاهراً نیای کهن اقوام ساکن کرانۀ دریای خزر بوده است، در غارهای هوتو و کمربند واقع در مغرب بهشهر کشف کرد (عسگری، 110). از جملۀ این اقوام ورکانیان (هرکانیان) در گرگان، تَپوران در منطقۀ کوهستانی البرز، ماردها (مَردها) در مازندران و حدود آمل، و کادوسان (تالشان) در گیلان بودند (بارتولد 233-234). آمارد ها که جایگاهشان بین محل استقرار اقوام تپور و کادوس نشان داده شده است، در جوار مرو ساکن بوده اند.این قوم مهاجر از مردم مرو بوده و قومی بادیه نشین بوده اند که به تاخت تاز در اراضی اقوام دیگر می پرداختند. قوم مارد پس از رانده شدن توسط مرویان به طبرستان (آمل) آمدند که در کنار رود هراز (ضلع غربی آن) سکنی گزیدند و شهر آمل پایتخت باستانی آن بوده است که اسم شهر آمل به احتمال بسیار زیاد از نام آنان گرفته شده است.

در اساطیر ایرانی از پیکار میان آریاییان و دیوان (اشاره به این اقوام)در این ناحیه یاد شده است.

در زمان هخامنشیان: در روزگار هخامنشیان اقوام این سرزمین تابع حکومت مرکزی شدند. به روزگار کوروش قوم آمارد تا حوالی ماد پراکنده گردیده بودند. اما اسکندر در مطیع ساختن ماردها و تپوران توفیق نیافت.

در زمان اشکانیان: آمل در زمان اشکانیان نیز معمور و آبادان بود که آنرا همو می نامیدند. فرهاد یکم پادشاه اشکانی (181-173ق م) ماردها را در منطقۀ آمل مغلوب کرد. گفته می‌شود وی گروهی از این قوم را به سرزمین پارت در شمال خراسان کوچ داد و آنان در غرب آمودریا که آن را «آمُلِ زَم» نیز می‌خوانند، ساکن شدند.

در زمان ساسانیان: در عهد ساسانیان فرمانروایان طبرستان عنوان اسپهبد داشتند و شهر آمل از عمران و آبادانی برخوردار بود و مرکز ایالت مهم طبرستان بوده است.به طور کلی بر اساس اسناد و مدارک تاریخی تکوین شهر به زمان ساسانی برمیگردد.شهرطی مراحل تکوین خود از زیرساختها و عناصری چون ارگ حکومتی، محلات، آتشکده و بازار برخوردار گردید.در این الگوی استقرار قصر و عمارت حکومتی در موضع مکانی برتر با حصاری به دور آن قرار داشته است. بخش های ورای آن نیز شبستان یا سواد یا حومه را در بر می گرفته که مامن سکونت قشر اشراف مردم عادی بوده است.

در عصر صدر اسلام: در طبرستان مقارن شهور اسلام دودمانهایی بر آن سرزمین فرمانروایی داشتند که عبارت بودند از فرزندان گیل گاوباره (آل دابویه، نک‍: ﻫ م) از 15 تا 144ق 636 تا 761م، باوندیان از 94 سال پیش از هجرت پیامبر(ص) تا 750ق/1349م، قارن وندان (نک‍: آل قارن) از 52 سال پیش از هجرت پیامبر(ص) تا 224ق/839م (عسکری، 121-129)

بعد از پیامبر :  نخستین و دومین حملۀ مسلمانان به شرق طبرستان در 22 و 30ق/643 و 651م به هنگام خلافت عمر به سرداری سُوَیدبن مُقَّرن و سعیدبن عاص روی داد که درنتیجه گیل پسر گیلانشاه اسپهبد طبرستان تعهد کرد سالانه 000‘500 درهم جزیه بپردازد. گویند در سپاه سعیدبن عاص، حسن‌بن علی(ع)، امام دوم شیعیان نیز شرکت داشت. بعضی بنای پل آجری آمل و حتی بنای بابل امروزی را به امام حسن(ع) نسبت داده‌اند (ابن اسفندیار، 73). کوشش برای فتح طبرستان و شهرهای آن در ایام خلافت علی(ع) توسط مَصقَله بن هبیرۀ شیبانی فراهم شد، ولی با شهادت علی(ع) ناتمام ماند.

در زمان امویان: در زمان تسلط معاویه‌بن ابی‌سفیان، همین شخص متعهد فتح طبرستان شد و با 000‘4 سپاهی بدان سوی شتافت و دو سال تمام میان او و فرخان بزرگ جنگ ادامه داشت اما به تعویق افتاد.

در زمان عباسیان: تا آنکه ابوالخصیب نخستین والی طبرستان از سوی عباسیان در 144ق/761م پس از فتح این ناحیه به آمل آمد و دو سال فرمان راند. به نظر می رسد که با فتح شهر یک جابجایی در مکان آن نیز صورت گرفته است.چه در گذشته آتشکده ها در بخش شارستان قرار داشته است،حال آنکه بقایای حاصل از آتشکده ها در وضع موجود با فاصله ای قابل توجه از بافت قدیم قرار دارد.تحولی که در زمینه بینشی تحقق می یابد خود را در شکل مسجد جامع می نمایاند.وی مسجد ساری را بنا نهاد (حکیمیان، 17). گفته‌اند عمربن علاء از سوی ابوالخصیب با 000‘10 مرد به آمل آمد. مرزبان که از جانب اسپهبد بر آمل گمارده شده بود به مقابله پرداخت، ولی در جنگ کشته شد. درنتیجه عمربن علاء آمل را تصرف کرد (خواندمیر، 2/404) و آمل پایتخت والیان خلفا در طبرستان شد (رابینو، 58). پس از عزل ابوالخصیب، روح بن حاتم در 147ق/764م حکمران طبرستان شد، ولی به سبب جور فراوان معزول گشت و خالدبن برمک در 150ق/767م به جای او فرستاده شد. وی در خالد سرای آمل کاخی بنا نهاد و 4 سال در آنجا حکومت کرد (ابن اسفندیار، 181). پس از خالد عده‌ای دیگر در طبرستان حکومت کردند تا آنکه نوبت به عبدالحمید مضروب رسید و جور و ستم بسیار کرد. مردم که از ستم او به ستوه آمده بودند، دست به دامان خاندان کهن ایرانی که این زمان بر کوهستان حکومت داشتند، زدند و سرانجام به رهبری ونداد هرمزد از خاندان قارن‌وند در یک روز همۀ مأموران خلیفه را کشتند و مدتی دست امرای بنی‌عباس را از طبرستان کوتاه کردند. مهدی، خلیفۀ عباسی، امیرانی به طبرستان فرستاد که همگی شکست خوردند: سالم فرغانی که از سرداران بنام بود، نزدیک آمل در ناحیۀ «هر سه مال» به قتل رسید و سردار دیگری به نام فراشه دستگیر و به فرمان اسپهبد کشته شد (همو، 182-186). ناگزیر خلیفه فرزند خود موسی را روانۀ طبرستان کرد و منطقۀ جلگه بار دیگر به دست امرای بنی‌عباس افتاد. در زمان هارون‌الرشید در 177ق/793م مسجد جامع آمل به فرمان ابراهیم‌بن عثمان‌بن نَهیک بنا شد (همو، 72). دیوارهای آمل نیز در 179ق/795م به فرمان عبدالملک بن قعقاع تعمیر و مرمت گردید (همو، 189). در 224ق/839م مازیار پسرقارن آشکارا بر معتصم خلیفۀ عباسی خروج کرد و با بابک خرمی پیمان بست. وی باروی آمل را ویران کرد (زرین‌کوب، 546)، ولی چون مورد حملۀ عبداللـه بن طاهر قرار گرفت، از کردۀ خود پشیمان شد.

در زمان طاهریان علویان و سامانیان: از این پس طبرستان ضمیمۀ قلمرو طاهریان گردید و تا 250ق/864م در تصرف آنان بود. سلیمان بن عبداللـه بن طاهر عده‌ای از جمله محمدبن اوس را به حکومت آمل فرستاد و او در هر سال 3 نوبت از مردم آمل خراج می‌گرفت. مردمِ به جان آمدۀ آمل دست توسل به دامن علویان دراز کردند (ابن اسفندیار، 223-224) و سرانجام با حسن بن زید که مردی شجاع، کافی و عالم بود بیعت کردند (حکیمیان، 77). حسن بن زید در 250ق/864م دولت علوی را در طبرستان تأسیس کرد و آمل را مرکز آن ساخت و استیلای 106 سالۀ عباسیان را در این سرزمین پایان بخشید. نوشته‌اند که تا روزگار حسن بن زید مردم طبرستان و دیلمان هنوز به دین اسلام نگرویده بودند (اصطخری، 169) و از این پس مسلمان شدند (رابینو، 33). حسن بن زید معروف به داعی کبیر پس از بیعت مردم آمل در شوال 250ق/نوامبر 864م ادارۀ شهر را به شخصی به نام سیدمحمدبن ابراهیم سپرد (مرعشی، ظهیرالدین، 131). در 260ق/874م یعقوب بن لیث به طبرستان لشکر کشید و پس از فرار حسن بن زید وارد آمل شد. پس از درگذشت حسن بن زید، برادرش محمدبن زید نیز مدتی بر آمل فرمان راند. در 287ق/900م پس از کشته شدن محمدبن زید، طبرستان به دست سامانیان افتاد و پیروان او در جنگهای اطراف کوهستان البرز پنهان شدند. مدتی بعد ابومحمد حسن بن علی یکی از نوادگان علی بن حسین(ع) معروف به ناصرالحق با سید ناصرکبیر، به خونخواهی محمدبن زید در گیلان و دیلمان خروج کرد و روی به آمل نهاد (ابن اسفندیار، 259-260) و در 301ق/914م بر آمل مسلط شد (حکیمیان، 97). وی 4 سال با عدالت، نیک سرشتی و حقیقت‌خواهی حکومت کرد. مقبرۀ او در آمل به گنبد ناصرالحق و به قولی به گنبد کبود معروف است (همو، 99-100). پس از او حسن بن قاسم ملقب به داعی صغیر از 304 تا 316ق/916 تا 928م حکومت کرد و در مصلای آمل کوشکهای رفیع بنا نهاد (ابن اسفندیار، 276-277). در عهد او اهل آمل آسوده بودند (همو، 284). سیاحانی که بعد از ورود اسلام در دوره های مختلف از این شهر بازدید کرده اند اواسط قرن سوم تا اواخر قرن چهارم هجری را اوج شکوفایی شهر دانسته اند.این دوره مصادف با به قدرت رسیدن علویان می باشد و شهر آمل به عنوان مرکز طبرستان مورد توجه قرار می گیرد.مرکزیت سیاسی، موقعیت سوق الجیشی و مجاورت شهر با گذرگاههای بین منطقه ای، رشد و توسعه شهر را در ابعادی اجتماعی رقم می زند.

در زمان آل زیار و آل بویه و خوارزمشاهیان : پس از علویان، زیاریان و آل بویه که دست پروردۀ علویان و شیعی مذهب بودند، بر طبرستان فرمان راندند. در این زمان آمل رونق بسیار یافت به گونه‌ای که جغرافی‌نویسان اسلامی پیرامون صنایع و ابریشم آن مطالبی نگاشته‌اند. در 426ق/1035م شهر آمل مورد حملۀ مسعود غزنوی قرار گرفت و خرابی زیادی بر آن وارد آمد و بهشت آمل به ویرانه‌ای بدل شد. در 606ق/1209م در آمل به نام علاءالدین محمد خوارزمشاه خطبه خواندند و از آن پس خراج آنجا را به خوارزم می‌فرستادند.

در زمان مغول و ایلخانیان: این وضع تا حملۀ مغول در 616ق/1219م ادامه داشت (رابینو، 60). سلطان محمد خوارزمشاه در روزگار دربه‌دری، زمانی به آمل پناه برد (اقبال، 40). به هنگام یورش مغولان، آمل مورد حمله قرار گرفت و بیش از دیگر شهرهای این ناحیه صدمه دید (بارتولد، 241). ولی در عهد ایلخانیان آمل دوباره آباد شد، به گونه‌ای که شهر 70 مدرسه داشت (رابینو، 60).

در زمان مرعشیان:در 743ق/1342م و بار دیگر در 750ق/1349م در آمل بیماری وبا شیوع یافت (همانجا). کیاافراسیاب چلاوی که رقیب خاندان آل باوند بود، فخرالدوله حسن را در حمام آمل به قتل رسانید و تا 760ق/1359م بر منطقۀ آمل فرمان راند. از این پس مرعشیان که شیعه مذهب بودند بر طبرستان تسلط یافتند و آمل را پایتخت خود قرار دادند و مذهب شیعۀ اثناعشری را رسمیت بخشیدند.

در زمان گورکانیان: در 795ق/1393م امیر تیمور گورکان پس از گشودن قلعۀ ماهانه سر، به قتل عام اهالی آمل و ساری و دیگر نقاط مازندران پرداخت (بارتولد، 242) و سادات آن ناحیه را به ماوراءالنهر تبعید کرد. در روزگار شاهرخ میرزا پسر تیمور، سادات از تبعیدگاه به آمل بازگشتند و آن را دوباره آباد کردند، ولی از آن پس آمل دیگر نقش مهمی در تاریخ ایران ایفا نکرد (رابینو، 70).

در زمان صفویان: در عهد صفویان، به‌ویژه در زمان شاه عباس اول، مازندران مورد توجه قرار گرفت و راهی از استراباد و ساری به آمل احداث گردید (بارتولد، 243). در این زمان در آمل قصر و آب انباری به فرمان شاه عباس بنا شد و مقبرۀ میر قوام‌الدین (میر بزرگ) که به دست مأموران تیمور ویران گشته بود، به صورتی باشکوه تجدید بنا یافت (رابینو، 70-71). در عصر صفوی آمل رونق فراوان گرفت و حکام صفویه به مازندران دلبستگی خاصی داشتند.شاه عباس که از جانب مادر با سلاله مرعشیان خویشاوند بود به آمل علاقه زیاد داشت.به دستور او جاده کنار رودخانه هراز آباد شد و در طول راه برای توقف چهارپایان و افراد کاروانسرا ایجاد کردند.جاده شوسه ای که آمل را به ساری و گرگان وصل می کرد در زمان او احداث شد.آرامگاه با شکوه سید قوام الدین مرعشی را به فرمان او مجددا تعمیرات اساسی نمودند. به طور کلی می توان گفت که ساخت و ساز شهر بعد از اسلام نیز تداوم دوره قبل از خود را داشته است.با این تفاوت که در این دوره مسجد جامع به ساخت شهر افزوده می شود.و مقیاس شهر به لحاظ گسترش فعالیت های گوناگون وسیعتر از گذشته می گردد.رشد و توسعه بازار به صورت فرمی خطی باعث می گردد محلات مسکونی بیشتری را که مبنای زمینه های نژآدی، قومی و … شکل گرفته بودند، حول و حوش خود نظام دهد

در زمان افشاریان : در زمان نادرشاه افشار یک کارخانۀ آهن‌سازی برای ساختن گلوله‌های توپ و خمپاره و نعل اسب در نزدیکی آمل پی‌ریزی شد (کرزن، 2/609؛ محبوبی اردکانی، 41).

در زمان قاجار: در دوران حکومت قاجار، جاده‌ای از تهران به آمل و راه‌آهنی از محمودآباد به آمل کشیده شد (کرزن، 1/502-503؛ بارتولد، 243-244). از اواسط دهۀ دوم سدۀ 14ش آمل رو به آبادی نهاد و در آن بر پایۀ اسلوب صحیح، خیابانهای وسیع و موازی با رودخانۀ هزار همراه با چند خیابان فرعی و ساختمانهایی چون بیمارستان، مهمانخانه و ادارات دولتی بنا گردید (فرهنگ جغرافیایی ایران، 3/25).

این مطلب از سایت زیر نقل شده است

http://mycityamol.blogfa.com/post-22.aspx


12 پاسخ به “آمل در گذر زمان”

  1. واقعا دمتون گرم…
    من تازه با این سایت آشنا شدم…
    کارتون عالیه..فوق العادست.

  2. با سلام و خسته نباشید تشکر می کنم از سایتتون

    اگه میشه یه عکس از روستای تیروجان بذارید

    ممنون

  3. با سپاس فراوان از همه عزیزان خصوصا زنده یاد جنت مکان آقای حسن غفوري

  4. آقای سید رضا س عزیز چنانچه اهالی محترم اجوار کلا محبت فرمایند و عکسهای قدیمی در اختیارمان بگذارند حتما نسبت به درج آن اقدام خواهد شد . با تشکر

  5. بسیار عالی، به شرط تداوم و به اشتراک گذاری تصاویر و مطالب توسط همشهریان آملی، این سایت می تواند به یک بانک عالی از تاریخ و فرهنگ آمل تبدیل شود. آرزوی موفقیت برای شما

  6. مرسی از سایت خوب و جالبتون امیدوارم مطالب جالبتون ادامه پیدا کنه همشهری…

    • ممنون از لطف شما.
      سایت هنوز آماده نشده
      به محض آماده شدن، اعلام عمومی می شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *