حاج مهدی سلطان – پاشاکلا دشت سر

1

توضیح آقای امیرکردی برای این عکس:

تاریخچه ای از زندگی نامه مهدی سلطان امیری
نام اصلی وی مه سلطان بود ،سلطان یعنی سروان در دوره ی قاجار. مهدی سلطان افسر دوره محمد علی شاه قاجار که پدر در پدر نظامی بودند- اصل وی از روستای سفلی امیری بود که کاخ ییلاقیش در زلزله سال 1336 در سفلی تخربی گردید. وی همرزم هژبر سلطان (فرزند امیرموید سوادکوهی) که در قشون مازندران به فرماندهی امیرمکرم لاریجانی بود خدمت میکرد.
امیرمکرم در نوآباد(معلم کلای فعلی) جایگاه و قصری داشت و مهدی سلطان هم درسال  1285 در روستای پاشاکلا دشت سر قصری را همجوار آن بنا نمود، بسیار زیبا و جالب و تلفیقی از محکمترین چوبها و مزیین به نقوش پرندگان که هنوز هم آن قصر در روستای پاشاکلا دشت سر وجود دارد و کوچکترین تغییری نکرده است  و این بنا در تاریخ ۸ مرداد ۱۳۸۱ با شمارهٔ ثبت ۵۹۳۶ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است
مهدی سلطان برای عمران و آبادی روستای پاشاکلا و روستاهای اطراف زحمات زیاد کشیده – ازجمله حمام عمومی-آب انبار – سقانفار- سنگ چینی احداث جاده و تکیه حسینی و احیای 40 روزه عزاداری امام حسین و تعزیه در روستای پاشاکلا را بنا نمود .
مهدی سلطان در سال 1307هجری شمسی در اواخر عمر خود دچار بیماری روحی می شود   و جان به جان آفرین تسلیم می نماید و در روستای سفلی امیری دفن میگردد روحش شاد.
عکس فوق 3نفر جلویی متعلق به مهدی سلطان و امیر مکرم و نفر وسطی ارباب غلامحسین می باشد.
نفر دست چپ ایستاده که تفنگ در دست دارد و گوشه عکس میباشد اصغر مختاباد یا اصغر گالش (کردی) نام دارد او و چند نفر از اهالی خود از کردکردستان به قائمشهر و روستای آلاشت تبعید میگردند و از آنجا به روستای شالدرگاه و بعد به درخواست مهدی سلطان به روستای پاشاکلادشت سر منتقل میگردد . وی بعنوان مختاباد (گالش) در کنار مهدی سطلان کار میکرد و بنا به گفته نوه های مهدی سلطان و قدیمی های محل : دارای پاهای ستبر و قوی و ازقدرت و توان زیادی برخوردار بود که در جنگ کلوبن نقش بسزایی در پیروزی مهدی سلطان و نیروهای خودی ….. داشت و نامبرده بعد از مرگ مهدی سلطان به درخواست ارباب توکلی به آمل می آید و در خدمت او هست و بعد از مدتی دار فانی را وداع میگوید و قبر وی در امام زاده ابراهیم و کنار درخت بزرگ داخل حیاط دفن گردید ، روحش شاد / ضمنا نوه های وی در روستای پاشاکلادشت سر زندگی میکنند و فامیلی آنها کردی می باشد.
نفر کناری اصغر مختاباد ، رضا میرشکار نام دارد – جد رضا میرشکار حدود یکصد و پنجاه سال پیش از روستای نوا لاریجان به اجوارکلا و … به پاشاکلا مهاجرت می نمایند. رضا از تک تیرندازان معروف آمل و افسر مخصوص مهدی سلطان در زمان خود بود و جد خانواده رحیمی نژاد و رضایی می باشد . رضا 3پسر و 2دختر داشت که یک پسر بنام مشهدی یحیی رحیمی نژاد که نزدیک به  100 سال سن دارد و سرحال و قبراق و سرزنده در قید حیات و متولی تکیه روستای پاشاکلای دشت سر میباشد و یک دختر به نام عمه خانم که حدود 90سال کمتر و بیشتر سن دارد در قید حیاط و مادر خانواده کشاورز میباشد.
نفر کناری رضا میرشکار که قد بلندی دارد معروف به نبی لر می باشد . روایت است در جنگ هردرود (کلوبن) از قشون بختیاری یا لرستان بوده اند که به دست نیروهای مهدی سلطان اسیر و به روستای پاشاکلا آمدند . روایت دیگر که عده ای معتقدند نبی لر شیفته قشون جنگی حاج مهدی سلطان شده و به ایشان ملحق گردید. نوه های وی در روستای پاشاکلا ساکن و به قامیلی حبیبی و نبی زاده  شهرت دارند.
ضمنا حاج مهدی سلطان در روستای پاشاکلا دشت سر دارای سرای قدیمی و معروف هست که جزء آثار باستانی کشور قلمداد گردید
با تشکر از  آقای امیر کردی برای فرستادن این عکس.