57 نظر در “ارباب در روستا”

1. با عرض سلام
   این عکس از چپ به راست اقای علی اصغر خان ملکزاده و حاج محمد رضا مقصودنیا میباشد
   نفر سوم ((حاج زین العابدین خان تنکابنی)) یکی از خوانین آمل که به همراه برادر خود مراد خان از متمولین شهر آمل و حشمدار بزرگ دوره خود بود .که به دلیل داشتن بیش از دویست و پنجاه هزار گوسفند و حشم و خدم از جمله متفکران اقتصادی عصر خود بود که برای چرای گله های خود 22 آبادی در مازندران ولاریجان دماوند و مشا و لواسان را خریداری و به نام خود و برادرش سند زد
   و امروز در ثبت اسناد و املاک کل کشور اسنادی موجود است که دلیل این مدعاست
   و حقانیت وارثان ایشان می باشد.
   مرحوم زین العابدین خان انسان ساده و بی آلایش در عین حال انسان باتدبیر و خداشناسی بود …که به دلیل افزون بودن ثروت نسبت به دیگر همتایان همواره مورد احترام اربان زمان خودش بود
   در مشا و دماوند کاخی داشت از همسر خود بانوفاطمه خاتون که مشهوربود به چهل ستون و بانو کربلایی زینب از فرزندان بانو فاطمه خاتون که خداوند رحمتش کند نقل می کرد که در این عمارت برو بیایی داشتیم
   و بیش از یکصد حشمدار مواجب بگیر داشتیم…. خداوند همه ایشان را رحمت کند.

   پاسخ ↓

2. منم از بزرگتر ها شنیدم ارباب و مرد بزرگی بود .خدمت زیادی به مردم روستا میکرد .خواستم بگم این آدمایی که فقط غیبت میکنن و ایراد میگیرن خودشون خیلی سالم هستن

   پاسخ ↓

3. با سلام؛ بنظر بنده هربلایی سر دهاتی ها بیارن حقشونه. تمام رنج‌ها و مصائب و بدبختی ما زیر سر همیناست. آقای جوادی هم چون خودش عقده ای بود اول انقلاب خواست خودی نشون بده. وجود خان ها و ارباب ها باعث می‌شد تعادل جامعه حفظ بشه. تجربه نشون داد که برای جامعه ما همون روابط مناسب بود و انقلاب و فتنه و نقشه خارجی‌ها وضع را باینجا کشوند. اجداد ما هم مالک بودن ولی مسائل جنسی نداشتند وبدرد دهات میخوردن .بعد انقلاب همین دهاتیها پررو شدند و می‌خوان ادای بزرگ‌ترهارا دربیارن ولی نمیتونن. خاکبرسر همه شون. امیدوارم همین اخوندها و دزدها باشن تا ملت ببینن چه کلاه گشادی سرشون رفت. با تشکرالبته اگه اجازه چاپ دادین.

   پاسخ ↓